وبسایت رسمی خانه فیلم مخملباف - Makhmalbaf Family Official Website

در خانواده ای سینمائی

Sun, 10/12/2000 - 16:37

روزنامه گاردین
دهم دسامبر ۲۰۰۰
نويسنده: شيلا ويتاكر
 
پدر در سينمای ايران انقلابي را آغاز كرد. اينك دختر و همسر وي در سطح جهان جايزه مي‏برند. شيلا ويتاكر در مورد مخملباف‏ هاي خارق‏ العاده اين گونه گزارش مي‏دهد:
 
داستان ما از زمان شاه آغاز مي‏شود: محسن مخملباف، يك جوان مبارز ۱۷ ساله يك حركت انقلابي را آغاز مي‏كند. وي با يك چاقو به پليسي حمله كرده تا هفت‏تير وي را بربايد. نقشه محسن اين بود كه براي دستيابي به بودجه براي انقلاب يك بانك را سرقت كند. ولي پليس به وي تيراندازي كرده و محسن كه از ناحيه شكم زخمي شده به دليل سن كم (زير ۱۸ سال) به ۵ سال زندان محكوم مي‏شود.
 
وي پس از انقلاب داستان‏هاي راديويي و كتاب مي‏نوشت. و بعد به ساخت فيلم سينمايي پرداخت و موفق شد در سال ۱۳۶۵ با فيلمي به نام دستفروش به شهرت بين‏المللي دست يابد. تا اين زمان وي ۲۱ فيلم سينمايي ساخته و ۲۸ كتاب نوشته است. تمام اين افتخارات از مردي نشات گرفته بود كه در سن ۱۱ سالگي تحصيلاتش را ترك كرد تا به خانواده‏اش در هزينه زندگي كمك كند. او تا بعد از انقلاب به سينما نرفته بود.
 
اينك محسن مخملباف يك قهرمان ايراني و يك افسانه در سينماي جهان است. دولت فرانسه در سال قبل نشان L'officier de L'Order des Arts et des Letters (نشان سردار هنر و ادبيات) را به وي اعطا كرد. شهرت او در انگلستان كمتر است اما اين امر با اكران فيلم دخترش، سميرا تغيير خواهد يافت. فيلم  تخته‏سياه كه در ماه دسامبر ۲۰۰۰ در انگلستان اكران خواهد شد موفق شد جايزه هيات داوري جشنواره كن ۲۰۰۰ را از آن خود كند. سميرا در حالي كه فقط ۲۰ ساله بود، تابستان گذشته در جشنواره فيلم ونيز داور بود و در اوايل امسال موفق شد كه جايزه Francois Truffaut (فرانسوا تروفو) و مدال طلاي فردريكو فليني يونسكو را به خود اختصاص دهد.
 
زماني كه سميرا ۸ ساله بود در فيلم باي‏سيكل‏ران پدرش بازي كرد و چهار سال پيش بود كه سميرا تصميم گرفت كه مدرسه را ترك كرده تا در رشته سينما تحصيل كند. پدر وي از وزارت فرهنگ و ارشاد درخواست مجوز براي برپايي اولين مدرسه سينمايي با گنجايش ۱۰۰ شاگرد را نمود. ولي مخملباف در آن زمان خود معضلي براي وزارتخانه محسوب مي‏شد و به وي گفتند كه يك فيلم‏ساز خطرناك مثل تو براي يك مملكت كافي است و به ۱۰۰ فيلم‏ساز ديگر مثل تو احتياجي نيست.
 
بنابراين مدرسه فيلم مخملباف را در خانه خود برپا كرد. اولين شاگردان وي فرزندانش، همسرش مرضيه مشكيني و ۴ نفر از دوستانش بودند. جوان‏ترين شاگرد وي حناي ۸ ساله بود كه فيلم ويدئويي كوتاه وي به نام “روزي كه خاله‏ام مريض بود“، يك سال بعد در جشنواره فيلم لوكارنو در سال ۱۹۹۷ به نمايش گذاشته شد.
 
مخملباف براي ساختن فيلم در سال ۱۳۷۵ خانه خود را به فروش گذاشت. اين فيلم همان فيلم “نون و گلدون“ است كه وي با پليسي كه در زمان جواني به وي حمله كرده بود بازي كرد. اين فيلم ممنوع‏الاكران شد چرا كه مخملباف قبول نكرد سانسورهاي پيشنهادي را روي فيلم اجرا نمايد. اين فيلم همانطور كه مخملباف مي‏خواست باقي ماند. (اين فيلم سرانجام بدون سانسور در سينماهاي ايران به نمايش درآمد). از آنجايي كه مخملباف نتوانست فيلم نون و گلدون را به مرحله اكران برساند خانه‏اش را از دست داد. با اين حال او ۴ سال خود را وقف تدريس كرد. ۲ سال بعد از تاسيس اين مدرسه بود كه سميرا اولين فيلم سينمايي‏اش به نام سيب را ساخت. اين فيلم درباره زندگي ۲ دختربچه بود كه پدرشان به مدت ۱۱ سال آن‏ها را در خانه كنار مادر نابينايشان زنداني كرده بود.
 
بديهي است كه چون پدر او فيلم را نوشته و توليد و تدوين كرده بود، برخي معتقد بودند كه اين فيلم بيشتر متعلق به پدر سميرا است تا خود سميرا. ولي براي آنانكه سميرا را مي‏شناختند واضح بود كه با تمام جواني‏اش  مسرتر از آن است كه در اين ميان نقش دوم را ايفا كند. وي در كن گفت كه انتظار مي داشت كه مردم فكر كنند كه پدرش سازنده اصلي فيلم “سيب“ بوده و اين امر وي را خوشحال مي‏كند چرا كه معناي اين جمله اين بود كه “اين فيلم، فيلم خوبي است. “ ولي بعد از مدتي اين حرف‏ها براي وي خسته‏كننده شد. روزي در يك مصاحبه مطبوعاتي سميرا ابراز كرد كه “وجود پدرم در اين ميان امري انكارنكردني است. او تدوين‏كننده، نويسنده فيلمنامه و البته پدر من بوده.”
 
فيلم جديد او به نام “تخته‏سياه” كه در كردستان فيلم‏برداري شده، نيز توسط مخملباف تدوين شده ولي اين بار پدر و دختر با هم متن را تهيه كردند و محدوده دخالت پدر او در اين فيلم بعد از تماشاي فيلم مستند برادرش ميثم به نام “چگونه سميرا تخته‏سياه را ساخت.“ كه سال قبل در ونيز هم نمايش داده شد، كاملا مشخص است و هر نوع شك و ترديد را در اين مورد از بين مي‏برد.
 
موضوع اصلي فيلم تخته‏سياه كه توسط يك دوربين دستي و با استفاده از يك هنرپيشه حرفه‏اي در بين چندين هنرپيشه محلي آماتور فيلم‏برداري شده، ماجراي ۲ معلم دوره‏گرد است كه تخته‏سياهي را بر پشت‏شان حمل مي‏كنند و در كوهستاني‏هاي نزديك مرز عراق به دنبال شاگرد مي‏گردند. يكي از معلم ها با گروهي از نوجوانان قاچاقچي كه از مرز قاچاق رد مي‏كنند آشنا مي شود و معلم ديگر با گروهي از پيرمردان آواره عراقي كه سعي دارند قبل از مردن به زادگاه خود برگردند بر مي خورد (در حالي كه مدام در خطر حمله هوايي و زميني از طرف نگهبانان مرزي هستند). سميرا مدتي بدون اين كه حتي با خانه تماس بگيرد در حالي كه به دنبال مكان فيلم‏برداري مي‏گشت و فيلمنامه‏اش را تكميل مي‏كرد در اين سرزمين طبيعي وحشي و زمين‏هايي پر از مين زندگي مي‏كرد. در يكي از صحنه‏ هاي فيلم مستند ميثم تلاش‏هاي ناموفق سميرا براي راضي كردن يك هنرپيشه حرفه‏اي در رابطه با نحوه اجراي نقشش نمايش داده شده است. در حالي كه هنرپيشه حرفه اي  به او مي‏گويد كه “تو هرگز نبايد به هنرپيشه بگويي كه چطوري بايد عمل كند”. لاجرم سميرا يك هنرپيشه آماتور را جايگزين او مي‏كند. در يك صحنه وي براي اينكه هنرپيشه‏هايش را متقاعد كند كه داخل يك رودخانه سرد بروند خود اول درون رودخانه مي رود كه اين همه در  نتيجه تمرين‏هاي بدني سختي بوده كه در كلاس‏هاي پدرش پشت سر گذاشته است.
 
براي سميرا “سينما مرز بين رويا و واقعيت است.“ او فيلمش را به خاطر سادگي وافر در ديالوگ‏ها كه نمايشگر كلمات عادي اي هستند كه شخصيت‏ها به زبان مي‏آورند كاملا واقع‏گرايانه تشريح مي‏كند.
 
مرضيه مشكيني خاله سميراست. خواهر مرضيه كه در جواني در يك حادثه غم‏انگيز جان به جان آفرين تسليم كرد زن اول مخملباف بود. مرضيه دستيار كارگردان فيلم “سكوت“ مخملباف و فيلم “سيب“ و “تخته‏سياه“ سميرا بوده است. اولين فيلم مرضيه به نام “روزي كه زن شدم.“ امسال در ونيز نمايش داده شد و جايزه بهترين كارگرداني را در تسالونيكي به خود اختصاص داد كارش به همان چشم‏گيري و با ارزشي كار سميرا است. اين فيلم كه قرار است سال ديگر در انگلستان اكران شود شامل ۳ داستان درباره سه دوره از زندگي زنان در كودكي، جواني و پيري است.
 
خانه فيلم مخملباف اكنون نه تنها در زمينه فيلم‏سازي بلكه به طور كلي يك مركز برجسته و ممتاز هنري تلقي مي‏شود. سميرا در حالي كه خودش را كاملا با شئونات اسلامي تطابق مي‏دهد با روسري سياهي كه براي حجاب بر سر گذاشته و آن را پشت گوش خودش بسته بود جايزه كن را به نمايندگي نسل جواني كه براي دموكراسي و زندگي بهتر در ايران تلاش مي‏كنند پذيرفت و جايزه (تورفو) ۵۰۰۰ دلاري‏اش را وقف ساختن يك مدرسه براي ۴۰ شاگرد در روستاي ديبر كردستان نمود.
 
خانه فيلم مخملباف توانسته به وضوح جايگاه و تاثير خود را در سينماي ايران و سينماي بين‏المللي از طريق فيلم‏هاي اصيل و بي‏نظير، بكر و خاص ايراني خود مستحكم نمايد. مشكيني مي‏گويد: “هالي‏وود تمام سينماهاي سطح جهان را به اشغال خود درآورده و از آن جايي كه ما هنوز تحت اين اشغال درنيامديم مي‏توانيم سينماي خود را پرورش دهيم.“
 
فيلم كوتاه سورئاليست محسن مخملباف به نام “تست دموكراسي“ براي نخستين بار در ونيز ۲۰۰۰ نمايش داده شد. محسن مخملباف در حال حاضر مشغول فيلم برداري درباره آوارگان افغاني در بلوچستان (حاشيه مرز) است. سميرا مخملباف و مرضيه مشكيني در حال تصميم‏گيري درباره فيلم بعدي خود هستند و بايد ببينيم كه آينده چه چيزي را براي ميثم و حنا در نظر گرفته است.

 
“ تخته‏ سياه درتاريخ ۲۹ دسامبر در انگلستان اكران مي‏شود“ و “روزي كه زن شدم سال ديگر در همين جا اكران خواهد شد.“ 
 
لینک به منبع: روزنامه گاردین ۱۰ دسامبر ۲۰۰۰